کد مطلب:152392
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:184
تربت خون آلود در منزل آقای عبدالحمید حسانی
آقای عبدالحمید حسانی، فرزند عبدالشهید حسانی، ساكن فراشبند فارس كه قبلا داستانهای شگفت تألیف حضرت آیة الله آقای حاج سید عبدالحسین دستغیب شیرازی را خوانده بود، نقل می كند:
من و خانواده ام كه سواد فارسی داشتیم، این كتاب را خواندیم و دانستیم كه در روز عاشورا، تربت مطهر به رنگ خون درآمده است.
در سال اخیر، قبل از محرم پدرم عازم كربلا شد و مقداری تربت خریداری كرد و آورد. خواهرم (بنام ساره) به ائمه علیهم السلام متوسل شد و مقدار كمی از تربتی را كه پدرم آورده بود، با پارچه ای از حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام پیچیده بود و شب عاشورا را
احیا داشته بود و از ائمه علیهم السلام و فاطمه ی زهرا علیهاالسلام درخواست كرده بود كه اگر ما یك ذره نزد شما قابلیت داریم، این تربت به همان حالتی كه «آقا» در كتاب نوشته اند، تبدیل بشود!
اتفاقا روز عاشورا، بعد از نماز ظهر، ساعت یك و ده دقیقه بعد از ظهر، به آن تربت نگاه می كنند و خواهر و زن برادرم نیز آن را می بینند و یك مرتبه همه ی آنها به گریه و زاری می افتند.
آنها می بینند، همان حالتی كه «آقا» در كتاب نوشته اند، اتفاق افتاده است و تربت مزبور، حالت خون پیدا كرده است. حقیر كه بعدا از مسجد آمدم، هم دیدم و مقداری از آن تربت را به خدمت حضرت آیة الله دستغیب دادم.
تربت مزبور هنوز موجود است. در روز عاشورا رنگ تربت به طور كلی جگری شده و رطوبت كمی برداشته بود. بعد از آن به تدریج حالت خشكی پیدا كرده است و هنوز هم با همان رنگ جگری موجود است.
مقداری از تربت مطهر امام حسین علیه السلام نیز، در سال 98 قمری، در فراشبند فارس، كوی مسجدالزهراء، منزل مشهدی عبدالرضا نوشادی بود و در جلسه نشان دادند و آن تربت به خون مبدل شده بود و همه ی آن را مشاهده كردند. [1] .
[1] داستانهاي شگفت ص 470 - كرامات الحسينيه ج 1، ص 166.